سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هیچ کس چیزى را در دل نهان نکرد ، جز که در سخنان بى اندیشه‏اش آشکار گشت و در صفحه رخسارش پدیدار . [نهج البلاغه]   بازدید امروز: 3  بازدید دیروز: 2   کل بازدیدها: 4933
 
 
|  RSS  |
| خانه |
| شناسنامه |
| پست الکترونیک |
| مدیریت وبلاگ من |

|| اشتراک در خبرنامه ||   || درباره من || آشنای با دار و دسته های دانشگاهی - نقطه ویرگول
|| لوگوی وبلاگ من || آشنای با دار و دسته های دانشگاهی - نقطه ویرگول

|| لوگوی دوستان من ||


|| اوقات شرعی ||


آشنای با دار و دسته های دانشگاهی
نویسنده: میرزا(چهارشنبه 86/5/17 ساعت 1:46 صبح)

رد شدن از قیف وارونه کنکور در کشور بایدهم ذوق مرگت کند! همان روزهای اول، به سرعت، تمام سوراخ و سمبه ها را می گردی و اطلاعات کسب می کنی؛ مثلاً این که بچه های فنی - مهندسی، عشق چه برنامه هایی هستند و علوم انسانی ها بیشتر با چی صفا
می کنند! به سرعت، خط و خطوط انجمن ها و کانون ها، برایت آشکار می شود و حال، توی وارد شده به سرزمین عجایب! باید انتخاب کنی؛ گردش به چپ یا راست با دوربرگردان اضافه و این، اجتناب ناپذیر است.
اگر برای درس خواندن - طبق یک نظرسنجی انجام نشده، در این طیف، کمتر از 9 درصد دانشجویان قرار می گیرند - به دانشگاه
آمده اید، کلاً بی خیال تشکل و انجمن و کانون شوید که شما را خیلی ضایع می کند و هدف مقدستان را زایل.و اما فرقه های مختلف و مختلط دانشگاه:
1- عشق تیپ :
بزرگترین جامعه انسانی موجود رو توی دانشگاه تشکیل میدن. هر روز به یه رنگ و قیافه اند. بعضیاشون اون قدر رنگارنگن که بقول یه بنده خدائی رنگای دیگه بهشون میگن زکی. یه روز پاچه شلوارشو از پایین آب میره ، فرداش آستین مانتوشو قیچی قیچی
می کنه ، روز بعد خط ریش دندونه اره ای می ذاره . یه روز می بینی یه کیف انداخته رو شونه اش از جنس پوست کروکودیل استرالیائی و روز بعدش می بینی جای اون کیف رو یه چیزی شبیه خورجین گرفته ، با رنگای گل باقالی . معمولا
ادکلن های هات دلار میزنن ، واسه همین هم معمولا مگس جماعت دور این جور آدما رو خیط می کشن ، آخه بوی الکلش آدم 07 کیلوئی رو Over Load میکنه ، چه برسه به مگس چند میکرو گرمی .
2- پاچه خواران :
آدمای پر روئی که تو سیریش بودنو و زیگیل شدن به استادها، دومی ندارن، یه جور کنه منتها از نوع انسانی، از زمین و زمان آویزون میشن . معمولا تو کلاس ردیف اول، زیر دماغ استاد می شینن، موقع تدریس هم با تکون دادن سر حرفای استاد رو تایید می کنن، جوری که دوست داری که از همون جا با یه تخم غاز وسط فرق قشنگشون بکوبی. این نکته هم قابل ذکره که متاسفانه اکثریت مطلق اعضای فرقه ( با عرض شرمندگی ) به آقایون تعلق داره.
3- روشنفکرها(!) :
بیشترشون با دکتر شریعتی حال می کنن و ولی بعضیاشون با آی کیوی تک رقمی ( چیزی شبیه جلبک ) که با انگشت هم می تونی بشمری ، چنان برداشت های بابا ما خودمون اینکاره ایم، از بعضی نوشته های دکتر دارن که بنده خدا تو اون دنیا کنتاکت چسبونده . نوع ذکورش موهاشو بلند می کنه و از پشت می بنده و یه پیپ هم میذاره گوشه لبش و تو ذهنش افکار عهد تیر کمون ، مارکس رو مرور می کنه . نوع اناثش هم به طرز فجیعی مامانم اینا و منم معشوقه نهان، تشریف داره و مدام برای افکار قره قوروتی اش از فروغ مایه میذاره .
4- همیشه در صحنه! :
این سری از دانشجوها براشون نفس شرکت در سمینار مهمه . یه کلاسور می زنن زیر بغلو و از این جلسه، به اون کنفرانس، از این کنفرانس، به اون سمینار .کلوچه و آبمیوه ایی تو این کنفرانس ها جارو می کنن اساسی. واسه همین
می بینی دانشجوی الهیات سر از سمینار مکانیک در آورده ، دانشجوی برق نشسته توی جلسه بررسی انحنای شمشیر نادر. قسمت خیلی جخت بلای قضیه این که همه شون هم تو این جلسات از افراد صاحب نظر به شمار میان و بعضی مواقع سیگنال هائی میندازن که مسئولین جلسه کف بالا میارن !
5- بچه مثبت ها :
از فرقه های به شدت نایاب دانشجوئی که به خاطر خصوصیات کاتیونی شون، تو سیم ثانیه اگه وسط استادیوم صد هزار نفری هم که باشن، می تونی پیداشون کنی، یه جور دانشجوی پیشونی سفید . پیرهن شونو رو شلوار میندازن ، فرق شونو از منتهی الیه سمت راست باز می کنن ، مخاطبشون رو هیچ وقت تو خطاب نمی کنن ، عطر گل محمدی به خودشون می زنن ، همیشه سرشون پایینه ( تا بحال کسی ندیده پاشون به چیزی گیر کنه یا سکندری بخورن ) ، همیشه آخرین نفری هستن که قبل از استاد میان سر کلاس و اولین نفری هستن که بعد از استاد از کلاس خارج می شن . بعضی از اعضای فرقه فوق به شدت تو بعضی موضوعات پایه اند .
PH=7 -6
این وسط یه سری آدمائی هم هستن که با PH هفت بد جوری داداشن . نسبت به عالم و آدم خنثی تشریف دارن و فقط سرشون تو کتاب و جزوه اس . جز به زبون انتگرال و سیگما نمی شه با اینا گپ زد ،کجا میری : سرکلاس ، از کجا میای : از کلاس ، کجا می خوای بمیری : تو کلاس . از
سرفه های استاد و زنگ موبایلش هم نت بر میدارن . غده هیپوتالاموست متورم میشه وقتی این تیپ آدما می خورن به تورت
7- ...

این فرقه داری اسم و رسم و شناسنامه خاصی نیستن ، عضویت رسمی هیچ کدوم از فرقه های بالا رو هم ندارن . یه تیپ از بچه فنچ هائی که دنبال سوژه می گردن واسه خندیدن . حالا این سوژه می خواد غذای سلف باشه که توش گوشت دایناسور می ریزن و به خورد بچه های مردم میدن ، یا سوتی های یه استاد پر مدعا که از یه طرف از تجربیات خفن کاری اش تو سوئد و آلمان دم می زنه و از طرف دیگه تا همین چند وقت پیش فکر می کرد که حسین فهمیده همون پطروس فداکاره !!! . سر کلاس معمولا ردیف آخر می شینن و بوفه رو استاد می کنن . چون این آدما واسه بقیه افت کلاس دارن و همه چیز رو با چاشنی تیکه و خنده می گن ، به همین خاطر تو هیچ کدوم ازگروه ها و تشکل های دانشجوئی پذیرفته نمی شن و بعد یه مدت با یه برخورد حذفی پرتیده می شن بیرون . این آدما بطور کلی به دو دسته فاز مثبت و فاز منفی تقسیم میشن . فاز مثبتای این فرقه با همه تفاسیر فوق به هیچ وجه وارد حیاط خلوت و محوطه Very پرسونالیتی کسی نمی شن ، به همین خاطر باقی دانشجوها جرات کل کل کردن باهاشونو دارن ، اما فاز منفی های این فرقه به شدت در کل کل کردن از خجالت طرف مقابل بیرون میان و بعدش باید فک طرف را با جک هیدرولیک از رو زمین بلند کرد .



نظرات دیگران ( )


لیست کل یادداشت های این وبلاگ